دقیقا از اول هفته س هر شب میگه من شام نمیخورم اما وقتی میز و میچینم میاد سر میز و غذای بابا رو شریک میشه دقیقا هر شب پرسیدم مامان مطمئنی شام نمیخوری ؟ غذا بیشتر بپزم ؟ یا غذا سهمت گرم کنم هر شب با اطمینان تمام میگه نه من نمیخورم ! و هر شب اومده سر میز و غذا خورده من امشب به حرفش گوش نکردم و سهمش غذا پختم حامد که نبود ، منو عسل هم گشنمون بود تا مامان بابا بیان خوردیم شاممون رو اومد پرسید شام چی گذاشتی ؟ گفتم زرشک پلو با مرغ ، گفت دلم آبگوشت میخواست کاش منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کودک فاتح موویز سئو حرفه ای سایت ادبی لوازم آرایش ارزان ادکلن لالیک پس کوچه ساعت شنی من طرح لایه باز اینجا زیبایی را درک کن